میل به درآمدزایی از طریق شبکه‌های مجازی و اینترنت در کسب و کارهای کوچک و بزرگ ایرانی به طرز چشمگیری رو به افزایش است و به همین دلیل حتی شرکتهای خارجی درحال سرمایه گذاری و یا فعالیت در این حوزه در کشورمان هستند.

انقلاب دیجیتال مارکتینگ تازه آغاز شده است

دیجیتال مارکتینگ فرصتی فوق العاده برای تعامل با مصرف کنندگان فراهم کرده است، اما بسیاری از شرکت ها پتانسیل کامل آن را درک نمی کنند.

البته این به بدین معنا نیست که شرکتها تلاشی نمی کنند. در ایالات متحده، تبلیغات اینترنتی در سال ۲۰۱۸ در مسیری است که بزودی تبلیغات تلویزیونی را بطور کامل کنار میزند.  به گفته شرکت رسانه ای  Magna، بازارهای جهانی، بیش از ۴۰ درصد بودجه تبلیغات رسانه ای خود را به دیجیتال مارکتینگ اختصاص می دهند.

اما افزایش بودجه دیجیتال مارکتینگ هنوز هم کافی نیست

امروز شرکت های موفق نیز درحال تغییر روش های کاری خود هستند.  تکنیک های بازاریابی کلاسیک ، از جمله بخش بندی (segmentation) گسترده، کمپین های تک نفره با چندین واسطه و قیف های بازاریابی که از طریق آنها همه مصرف کنندگان در کنار هم قرار می گیرند، دردیجیتال مارکتینگ هیچ جایگاهی ندارند.

اگر شرکت شما هنوز عمدتا به روش های کاری که ده سال پیش به شما خدمت کرده است متکی باشد، زمان تغییر سریع، فرا رسیده است.

امروز چه روشی در دیجیتال مارکتینگ جواب می دهد؟

شرکت های پیشرو در سه بخش سرمایه گذاری می کنند که اساسا مدل بازاریابی را متحول کرده اند:

• دسترسی به مقدار زیادی از اطلاعات آماری در لحظه، برای استفاده در کمپین ها
• توانایی در ایجاد روابط طولانی مدت و چند کاناله با مصرف کنندگان
• انعطاف پذیری برای پیاده سازی مفاهیم متعدد و جمع آوری بازخورد آنی از مشتریان

راه های ارتباط مصرف کنندگان با رسانه ها، در سال های اخیر به طور چشمگیری تغییر کرده اند بنابراین رویکرد های بازاریابی باید بر اساس آنها بازتولید شوند. این تغییر به درک محیط جدید کمک می کند.

رفتار مصرف کننده به سرعت در حال تغییر است. روزنامه ها و مجلات چاپی برای نسل جوان دیگر جذابیت ندارد و اغلب مردم رسانه های دیجیتال را ترجیح میدهند ، و تلویزیون نیز عرصه را از دست خواهد داد. این بدین معنا نیست که مردم رسانه ها را دیگر دنبال نمیکنند. برعکس، مشاهده و پیگیری رسانه ها در سال های اخیر افزایش یافته است. اما مردم فقط وقت کمتری صرف رسانه های سنتی می کنند. در اروپا، طبق آمار، میزان کلی تماشا، از ۴۴ ساعت در هفته در سال ۲۰۰۹ به ۴۸ ساعت در سال ۲۰۱۵ افزایش یافته است، اما رسانه های سنتی ۲٫۵ ساعت کاهش داشته در حالی که مصرف دیجیتالی ۶٫۵ ساعت افزایش یافته است.

داده های فیسبوک نیز نشان می دهد که در ایالات متحده، یک فرد معمولی در حال حاضر حدود ۶۰ دقیقه  روزانه در فیسبوک، اینستاگرام و مسنجر وقت صرف می کند.

دانش مصرف کنندگان نیز از نظر دیجیتالی بیشتر شده است و حالا مردم به طور فزاینده ای در مقابل تکنیک های بازاریابی سنتی و محتوا و پیام های مزاحم یا غیر مرتبط کم صبرتر هستند. به گفته کارشناسان دیجیتال مارکتینگ، بیش از ۲۵ درصد از کاربران گوشی های هوشمند، بلاک کننده های تبلیغاتی را نصب کرده اند، و این رقم به سرعت در حال افزایش است.

هنگام انتخاب محصولات و خدمات جدید، مصرف کنندگان بیش از پیش به پیشنهادات افرادی که می شناسند و اعتماد می کنند، تکیه می کنند. پیشنهادهای افراد اکنون پنج برابر بیشتر از بازاریابی برند، مورد استفاده قرار گرفته است.

مراحل دیجیتال مارکتینگ

همان طور که شرکت ها قابلیت های خود را در دیجیتال مارکتینگ به وجود می آورند، معمولا به چهار مرحله وارد می شوند.

ایجاد پایه و اساس. اکثر شرکت ها با تخصیص بخشی از بودجه تبلیغات دیجیتال خود در تبلیغات در گوگل ، تبلیغات بنری، سئو سایت و تبلیغات در رسانه های اجتماعی مانند اینفلوئنسر مارکتینگ، کار را شروع می کنند. آنها ممکن است فروش های دیجیتال خود را با ارتقاءطراحی سایت شرکت، تنظیم تعاملات ایمیلی و بهبود فعالیت های CRM ارتقا دهند. آنها همچنین ممکن است توانایی های تجزیه و تحلیل درون سازمانی را ایجاد کنند و مشاور دیجیتال مارکتینگ را استخدام کنند.

هدف گذاری و شخصی سازی. در سطح بعدی، بازاریابان اقدام به استفاده از داده های غنی مصرف کننده می کنند تا بتوانند با دقت بیشتری بر شخصی سازی و هدف گذاری تبلیغات متمرکز شوند، و بازگشت سرمایه گذاری کمپین های فردی را بهینه کنند.

تحول از طریق تکنیک های آزمون و خطا. در مرحله بعدی، شرکت ها به طور کامل تکنیک های آزمون و خطا را در بر می گیرند و از آنچه که یاد می گیرند برای تبدیل رویکرد خود به بازاریابی استفاده می کنند. آزمون و خطا، تقریبا تمام جنبه های کسب و کار را شامل می شود، از جمله نحوه ای که کمپین های آنلاین و آفلاین در سراسر کانال ها طراحی می شوند، سبک مدیریت مشاور ها و قابلیت های جدیدی که سازمان نیاز دارد.

به حداکثر رساندن تعاملات مستقیم با مصرف کننده. در پیشرفته ترین مرحله دیجیتال مارکتینگ، شرکت ها کل کسب و کار خود را حول یک رابطه مستقیم با مصرف کنندگان ایجاد می کنند. شرکت های غنی از داده مانند مخابرات، شرکت های خدمات مالی و شرکت های رسانه ای نیز شروع به استفاده از روابط مستقیم خود با مصرف کنندگان برای تبدیل شدن به رهبران دیجیتال مارکتینگ کرده اند. به طور مثال، کسب و کارهایی که برنامه های بزرگی برای جذب وفاداری را در نظر دارند؛ مانند هتل ها و خطوط هوایی، شروع به استفاده از داده‌های کلان برای بهینه سازی ارتباطات طولانی مدت با مشتریان، هدایت تغییرات و ایجاد توصیه های شخصی کرده اند.